بی تا مدنی[۱]فریاد بیداری: “سقف شیشهای”[۲] مفهومیکلیدی در مطالعات زنان، جامعه شناسی جنسیت و پژوهش فمینیستی است. این اصطلاح نخستین بار توسط مریلین لودن[۳] مدیر و نماینده شرکتی آمریکایی در همایشی در نیویورک برای توصیف مشکلات و موانع پیشرفت شغلی زنان تا پست های مدیریتی رده بالا به کار برده شد(لودن، ۱۹۷۸). سقف شیشهای استعارهای برای موانع نامرئی اما سفت و سخت در راه ارتقای شغلی زنان در سلسله مراتب سازمانی است. در ساختار مردسالار اشتغال، زنان اغلب با مجموعهای از موانع و محدودیت ها مواجه میشود که اگر مرد بودند، الزاما دچار چنین مشکلاتی نمیشدند. تصمیمات سازمانی، تعصبات جنسیتی مدیران بالادستی، خودپنداره زنان از وضعیت و جایگاه خودشان که حاصل اجتماعیشدن جنسیتی در نظام مردسالار است، و فاکتورهایی از این دست مانع از پیشرفت زنانی میشود که دارای صلاحیتهای شغلی برای احراز سِمت های مدیریتی هستند(عابدین پور، ۱۴۰۰). آرلی راسل هکشایلد در کتاب شیفت دوم[۴] با اشاره به شکاف فراغتی زنان خسته و فرسوده از کار تأکید میکند که آن ها به قدر کفایت و نیاز، نه خواب خوبی میکنند و نه به دلیل فشار نامرئی سقف شیشهای به ارتقای شغلی مناسبی دست می یابند. آن ها در چرخه زندگی خانوادگی و شغلی زیر فشاری مداوم قرار می گیرند(بک گرنسهایم، ۱۳۸۸). سقف شیشهای نامرئی است و محدودیتهایی کهایجاد میکند، فراسوی چارچوب قوانین بوده و عمدتا تابعی است از هنجارها و ارزش های ساخت سرسخت مردسالار که الزاما ایجاد و تقویت آن تعمدی نیست بلکه متأثر از کلیشههای رایج جنسیتی پذیرفته شده و ناشی از تفکرات فرهنگی نادرست درمورد زنان است که به اشکال مختلفی بروز و ظهور می یابد. این محدودیتها را در واقع جامعه، خانواده و گاهی خود زنان در بازتولید ارزش های مردسالار بر زنان تحمیل میکنند. ناگفتههای ژرفِ زیست روزمره کارکنان زن از سنگ فکری، تفکیک جنسیتی، تبعیض جنسیتی، نادیده انگاری و به حاشیه راندن زنان و سایر تنوعات جنسیتی طوری در خود، ذهن، و جامعه جا خوش میکند که آنها در فرایند نقش گیری در تقسیم اجتماعی کار از فرصت های برابر رقابت، تقویت حس شایستگی، خطرپذیری و توانمندی های مدیریتی باز میمانند(کادینگر آدر، ۱۳۸۴). برخی از کلیشههای مرتبط با سقف شیشهای عبارتند از:– زنان احساسی و عاطفی فکر میکنند، سخن می گویند، می نویسند و عمل میکنند.-زنان منطقی نبوده و نمی توانند درست قضاوت و عمل کنند.-زنان خانواده را به کار ارجح می دانند و مانند مردان، کار بخشی از هویت آنها نمیشود. -زنان احساساتی هستند و نقدها و بازخوردهای منفی را شخصی برداشت میکنند.-زنان نان آور خانواده نیستند و برای کسب درآمد اضافی کار میکنند.-زنان از تعهد کمتری در کار برخوردارند و خودشان برای دریافت سِمت های بالاتر کمتر تلاش میکنند.-زنان رئیسها یا مدیران ذی صلاحی نبوده و برای شرکت، اداره یا سازمان بهتر است مردان مدیریت رده بالا را بر عهده گیرند و زنان زیر نظر مردان کار کنند. نمودار۱- نمای شماتیکی از سقف شیشه ای در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ هیلاری کلینتون با نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری از این مقام بهعنوان بلندترین و سختترین سقف شیشهای تاریخ زنان آمریکا نام برد. همچنین معاون اولی نیز نمونهای دیگر بود که کاملا هریس سقف شیشهای آن را شکست و از میان برداشت. سقف شیشهای از موانع نامرئی پیشرفت اقلیت های نژادی در جوامعی است که به لحاظ نهادی، سازمانی و تاریخی آپارتاید نژادی را تجربه کرده اند و صرفا در مورد زنان به کار نمی رود.یکی از بارزترین مصادیق سقف شیشهای در ایران در مفهوم “رجل سیاسی” نمود یافته است که ناظر به تعریفی جنسیتی از این مفهوم میباشد. تفسیر به رأی مفهوم “رجل سیاسی” موجب محدودیت زنان در سپهر سیاسی برای تصدی مسئولیتهایی چون خبرگان، ریاست جمهوری و وزارت شده است. به جز منیره گرجی فرد، آن هم از مرداد ۱۳۵۸ تا آبان ۱۳۵۸، تا کنون هیچ زنی نتوانسته به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی یا خبرگان رهبری درآید[۵]. در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری در تیر ماه ۱۴۰۳، فقط چهار زن (زهره الهیان، رفعت بیات، هاجر چنارانی از طیف اصولگرا و حمیده زرآبادی از طیف اصلاح طلب) توانستند برای سمت ریاست جمهوری ثبت نام کنند[۶]. هیچ کدام به مرحله تأیید بعدی نرسیده و درواقع صلاحیت آنها احراز نشد. میزان اشتغال زنان بالای ۱۵ سال در ایران ۱۲ درصد و یکی از ضعیفترین عملکردهای توسعهای در دنیاست و از همین میزان سهم زنان از مدیریتهای میانی به بالا، بسیار ناچیز است[۷]. قرار بود از سال ۱۳۹۶ تا پایان برنامهی ششم توسعه یعنی تا پایان سال ۱۴۰۲، ۳۰ درصد مشاغل مدیریتی در اختیار زنان قرار گیرد. طبق اظهارات معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور انسیه خزعلی، در حال حاضر ۲۵ درصد مدیران کشور زن هستند(ایسنا، ۲ تیر۱۴۰۳)[۸]. البته همین آمار نیز راستی آزمایی نشده است.سقف شیشهای از مصادیق نابرخورداری و عدم دسترسی زنان به راه ها و وسائط تولیدی[۹] یا means of production است. تمایز جنسیتی، در کنار سایر تمایزات قومی، مذهبی، سیاسی و حزبی یا ایدئولوژیک سبب میشود که افراد(در اینجا مردان شاغل در بازار کار جامعه مردسالار) به نسبت پایگاه انتسابیشان مسلط بر دیگران(زنان در موقعیتی فرودستانه و زیر سقف شیشهای) نگاه داشته شوند(تنهایی،۱۴۰۰). بهاین ترتیب در بازشناسی نظریه قشربندی اجتماعی ح.ا. تنهایی یا نظریه تفسیری پرگمتیستی، سقف شیشهای می تواند یکی از ویژگی های جوامع برونساختی به شمار آید که ساختاری مردسالار دارند.منابع:-بک گرنسهایم، الیزابت، ۱۳۸۸، خانواده در جهان امروز، ترجمه بیتا مدنی و افسر افشارنادری، تهران: پایا.-تنهایی، ۱۴۰۰، دستگاه نظری تفسیرگرایی پرگمتیستی: جامعه درونساخت/ برونساخت، تهران: اندیشه احسان.-سیدجوادین، سیدرضا، ۱۳۸۷، “ارائه و تبیین مدلی برای بررسی روابط علی بین خودپنداری زنان، ادراک موانع سقف شیشهای”، مجله تحقیقات زنان، دوره ۲، شماره ۱، صص ۱۴۸-۱۸۷.-عابدین پور، عادله، ۱۴۰۰، شکست سقف شیشهای، تهران: روشنگران و مطالعات زنان.-عبداللهی، مژگان، ۱۳۸۱، “سقف شیشهای مانع ارتقای شغلی زنان” در مطالعات مدیریت سال ۱۳۸۱، شماره۳۵ و ۳۶، صص ۱۸۷-۲۹۹.-کادینگر آدر، کارول، ۱۳۸۴، سقف شیشهای؛ بررسی عوامل مؤثر در دستیابی زنان به پستهای کلیدی، ترجمه مهذب حسینی، تهران: نشر بهنام.-گرکانی نیای مشیزی، زهرا، ۱۴۰۲، پدیده سقف شیشهای در سازمان آموزش و پرورش، تهران: نشر نوروزی.-نظری، لیلا، ۱۴۰۰، “رهبری زنان، رویکردی به سوی شکستن سقف شیشهای”، در زن و جامعه شناسی، دوره ۱۲، شماره ۴۷، ص ص ۳۳-۴۴.-نعیم آبادی، منصور و خدیجه احمدی، ۱۳۹۵، سقف شیشهای، مانع توسعه شغلی در سازمان، تهران: نشر شاپرک سرخ.[۱] پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده، استاد دانشگاه، مدیر گروه جامعه شناسی تفسیری[۲] Glass ceiling[۳] Marilyn Loden[۴] Hochschild, Arlie Russel, 2007, The Second Shift, University of Michigan: Viking.[۵] http://isna.ir/news/95022615758[۶] http://irna.ir/amp/85498784[۷]http://d-mag.ir/p7476/ [۸] http://www.isna.ir/news.149210151032۶/ بازدیدها: ۱۳ راهبری نوشتهکمکاری یک وزیر: چرا بهرغم وعدههای پیش از انتخابات رئیسجمهور در خصوص رفع فیلتر شبکههای اجتماعی و افزایش سرعت اینترنت، “سیدستار هاشمی“، وزیر ارتباطات در حل این مسائل تعلل میکند؟