تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۰۴دکتر امیر عظیمی، دبیر اندیشه و اجتماعیتئوری پنجره شکسته (Broken Windows Theory) یک نظریه در criminology است که بیان میکند اگر در یک محیط نشانههایی از خرابکاری و بینظمی وجود داشته باشد (مانند پنجرههای شکسته)، این را به عنوان پیامد یک بیتوجهی عمومی به نظم و انضباط اجتماعی تفسیر میکند. به عبارت دیگر، این نظریه بیان میکند که وقوع جرایم بزرگتر و جدیتر در مناطقی که مرتکب جرائم کوچکتر و بینظمیها میشوند، بیشتر است. این تئوری به مدیریت انتظامی و استراتژیهای اجتماعی و اقتصادی شهرها تأثیر گذاشته است. به عنوان مثال، با ترمیم فوری پنجرههای شکسته یا رسیدگی به جرائم کوچک مانند graffiti، میتوان احساس نظم و انضباط را در یک جامعه افزایش داد و جلوی وقوع جرائم بیشتر را گرفت. برای به کارگیری تئوری پنجره شکسته در محیطهای کاری، میتوان از چند روش استفاده کرد:۱. حفظ نظم و تمیزی: ایجاد و حفظ محیطی منظم و تمیز میتواند تأثیر مستقیمی بر رفتار کارکنان داشته باشد. نظارت بر ظاهر و وضعیت محل کار، از جمله اداره مناسب، تمیز نگهداشتن فضا و تجهیزات، و رسیدگی به مشکلات کوچک (مانند نشت آب یا تجهیزات خراب) میتواند از بروز مشکلات بزرگتر جلوگیری کند.۲. آموزش و آگاهیبخشی: کارکنان باید از اهمیت رعایت قواعد و نظم در محیط کار آگاه شوند. آموزشهای مستمر درباره رفتارهای مثبت و تأثیر آنها بر فرهنگ سازمانی میتواند به ارتقای انضباط کمک کند.۳. تشویق رفتارهای مثبت: برای ایجاد یک فرهنگ کاری مثبت، باید رفتارهای خوب و مطلوب کارکنان تشویق شوند. به جوایز و تقدیرهای مرتبط با نظم و تلاش برای حفظ محیط سالم توجه شود.۴. مدیریت فعال: مدیران باید به طور فعال با هر گونه بینظمی یا رفتار ناپسند برخورد کنند. این برخورد میتواند شامل گفتوگو، مشاوره و حتی اقدامات انضباطی برای جلوگیری از تکرار مشکلات باشد.۵. ایجاد ارتباطات قوی: ارتباطات مؤثر و باز در بین اعضای تیم میتواند حس مسئولیتپذیری و همکاری را تقویت کند. در این راستا، برگزاری جلسات منظم و فرصتهای بیان نظرات و انتقادات توصیه میشود.با در نظر گرفتن این نکات، میتوان تأثیر مثبت تئوری پنجره شکسته را در بهبود فرهنگ سازمانی و عملکرد کارکنان مشاهده کرد.تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۰۴بازدیدها: ۱ راهبری نوشتهآزادی چیست؟ مفسر پریشانی انسان مدرن : صادق هدایت: مروری بر زندگی و آثار