حمید حاجی زاده در شعری طنز به وقایع انتخابات تیرماه نگاه کرده و آن را سروده است.به گزارش خبرآنلاین ، این شعر طنز با مطلع «عابری از کوچهای در شهر دور» شروع میشود که در ادامه میخوانید:عابری از کوچه ای در شهر دور شامگاهی کرد تنهایی عبوردید در جمعی به بحثی دلنواز صحبت از یک انتخابات است بازخسته بود اما درنگی ایستاد با تامّل گفتگو را گوش دادبحث ، جدی شد شبیه یک نبرد هرکسی تحلیل خود را عرضه کرد:اولی می گفت این یک بازی است بی رقیب و عرصه ی تکتازی استصحنه از روح رقابت خالی است بحثهایش ظاهرا جنجالی استدیگری می گفت با لحنی خمود؛ هیچ تغییری نیاید در وجودچون ندارد اختیاری منتخب می زند با وعده ی خالی رکبفرصت اما می رود از دست ما نیست راهی هم ته بن بست مابا فرج از این ستون تا آن ستون عمر این اوضاع می گردد فزونسومی امید بر همسایه داشت در نگاه منطقی کم مایه داشتگفت اگر یک تندرو بالا رود مشکلات ممکلت حل می شود!غرب ترمز را در آخر می کشد تا شویم آزاد، لشگر می کشد!آخری اما کمی پیچیده بود با کلک خود را موافق می نمودادعا کرد این سخن ها نارواست اعتبار انتخابات از خداست!!سرنوشت ما به جز از غیب نیست جمعه هم هر کس نیاید عیب نیست!الغرض در حالتی مایوس و سرد هیچ کس دعوت به شرکت می نکرد!آخر عابر در سخن آمد خودش در نبردی تن به تن آمد خودشگفت اگر هم تازه- بر فرض محال- راست گفت این جا کسی از وضع و حالکی به فکر ملت ما اجنبیست؟ آن که در فکر نجات ماست کیست؟آن که با الفاظ طنازی کند سالها طی شد براندازی کند!بس گذشت این سالها در امتحان این دو سال پیش روووو هم مثل آنآن که صدها سنگ زد خود با گمان این یکی را هم اگر زد، روی آن !پس اگر یک کاندیدی پاکدست بین آدمهای باقیمانده هستوعده او را بیا باور کنیم بعد از آن یک چاره ی بهتر کنیمانتخابات اصل جمهوریت است لاجرم توفیق هم با نیت استبلکه این کشور شود پاک از اساس عاقبت از هر دروغ و اختلاسحمیدحاجی زاده سیزدهم تیرماه ١۴٠٣بازدیدها: ۱ راهبری نوشتههفتمین پایتخت نقشی: تتلو نذر کرده بعد از آزادی پیاده به کربلا برود