دکتر رحمت الله علایی جامعه ، ( مشتمل بر خانواده، دین، حکومت)؛ طبیعت، تاریخ، فرهنگ، سیاست و اقتصاد از عوامل تفاوت نسلی می باشند.رسانه ها و میدیا ها امروزه در ایران در قالب سیاست و قدرت گنجانده شده است. آیا رسانه های بیگانه و فضای مجازی در تسریع تفاوت نسلی تآثیر گذاشته است؟چگونگی مدیریت رسانه ها در تسریع تفاوت نسلی به میزان زیاد موثراست؟چرا که امروز رسانه ها در بسیاری از کشور های جهان بالاخص در جهان سرمایه داری بشدت فعال هستند که بتوانند از طریق پروپاگاندا ها، تفاوت نسلی را برجسته تر کنند . برای مثال در مالزی و اندونزی چون مدیریت کارایی وجود دارد، این تآثیر گذاری کم رنگ تر است.در حالی که در ایران تأثیرات تفاوت نسلی نمود بیشتری دارد. به چه میزان صدا و سیما در تفاوت نسلی تأثیر گذار است؟در هر جامعه ای میزان تأثیرگذاری رسانه صوتی و تصویری متفاوت است. اگر رسانه ها کاملآ در جهت آمال و اهداف ایدئولوژی حاکم باشد و از جنبه فرهنگی و خلق و خوی مردم و تاریخ و ویژگی های جامعه بدور باشد این میزان تآثیر گذاری پر رنگ تر و گسست نسلی عمیق تر خواهد بود. عکس این روند هم صادق است. در جوامع کنونی به چه میزان اندیشمندان و کارگزاران دولتی می توانند از این پدیده در راستای اهداف جامعه ایده آل استفاده کنند؟در جهان کنونی تفاوت نسلی بدلیل وجود رسانه ها و شبکه های اجتماعی و ارتباطات وسیع فرهنگی و علمی در بسیاری از جوامع وجود دارد.اما آیا اندیشمندان و کارگزاران دولتی تا چه اندازه بتوانند از این پدیده در راستای اهداف یک جامعه ایده آل و به دور از تنش های سیاسی استفاده کنند، مهم است. هم اکنون در ایران به دلیل خصلت همبستگی گونه و عصبیت جامعه ، پدیده تفاوت نسلی عمیق نیست.اما در آینده ای نه چندان دوربا توجه به رفتار های نسنجیده حاکمیت امکان بروز مشکلاتی برای جامعه متصور است. هر چند امروزه آثاری از این تفاوت نسلی در بین طبقه متوسط و کارمندان سطح بالا ی مذهبی به وضوح دیده می شود.خانواده در ایران تا چه حد توانسه است از تبدیل تفاوتهای نسلی به تعارضهای نسلی جلوگیری کند؟خانواده در ایران از گذشته به لحاظ اقتصادی ، احتماعی ، فرهنگی و سیاسی دارای اهمیت بسیاری است.این نهاد ضمن اینکه کارکرد تولید مثل را به عهده دارد، عاملی در پیوستگی اجتماعی و همگرایی عاطقی است ، همچون شبکه خویشاوندی تنظیم کننده روابط اجتماعی و همسر گزینی در کلیت جامعه است. در طول تقریبا نیم سده اخیر ،خانواده ایرانی دچار تغییراتی عمده ای شده است؛ برای نمونه می توان به کاهش قدرت مردان و افزایش قدرت و مشارکت زنان در امور جامعه و کاهش نرخ ازدواج ؛ افزایش نرخ طلاق ؛ و کاهش بعد خانواده و تغییر نگاه جنس فرزندان و گرایش به فرزندان کمتر و اهمیت ارتباط با افراد خارج از محیط خانه اشاره کرد. با این وجود هر سه نسل در ایران وجوه اشتراکی دراوقات فراغت دارند. افراد از طریق مراسم و آئینهای خانوادگی و دینی با یکدیگر پیوستگی دارند.پیوستگی منشاء عاطفی و نتیجه اجتماعی و اقتصادی دارد.نیاز مالی فرزندان به والدین و نیاز های عاطفی و حمایتی والدین به فرزندان تا حد بسیاری توانسته است پیوند دهنده نسل ها باشد و از تبدیل تفاوتهای نسلی به تعارضهای نسلی جلوگیری کند. چرا نسل جوان نسبت به مطالعه کردن بی تفاوت است؟ امروزه تعریف مطالعه کردن به کلی با گذشته فرق کرده است.مطالعه صرفا کتاب خواندن نیست بلکه نسل جوان ایده ها و آرمان های خود را از فضای مجازی و میدیا ها و گفتگو های رسانه ها می گیرد ومطالعه می کند. بنظر می رسد مطالعه جزء لاینفک و جدایی ناپذیر نسل جوان کنونی شده است.هر روز ساعت های متمادی از طریق فضای مجازی ؛ اینترنت در گوشی و لب تاپ و تبلت خود پیام های مورد نظر و مطلوب علایق خود و آموزش های فنی مورد نیاز خود را دریافت و مطالعه می کند. به عبارت دیگر سیستم مطالعه در دنیای کنونی فرق کرده است؛ چرا که جامعه متحول شده است و ناگزیر از کسب اطلاعات به روز و مورد نیاز خود است. حتی جوان روستایی اطلاعاتی از طریق موبایل خود دریافت و مطالعه می کند که گویای این امر است. آیا ما با کاهش دینداری نسل جوان مواجه هستیم؟نحوه گذران اوقات فراغت به نوعی فاصله بین نسل ها را نشان می دهد. در طی سه نسل انجام فرایض دینی و انجام مستحبات به عنوان نحوه گذران اوقات فراغت کاهش یافته ؛ در حالی که رفتن به سینما و تآتر و پارک و باشگاه های ورزشی و مهمانی و خواندن پیام های شبکه های اجتماعی و تماشای تلویزیون در نسل جوان افزایش قابل توجی را نشان می دهد و رفتن به مسافرت برای زیارت و دیدار اقوام کاهش یافته است. در یک نظرسنجی آمده است ۷۴ درصد از جوانان قواعد رفتاری گذشته را رعایت نمی کنند. (نظر سنجی د. آزاد ارمکی ۱۳۸۶)دو دلیل عمده این وضعیت را عوض شدن دوره و زمانه و تغییر نسبی فرهنگ ها و صمیمانه شدن روابط بین فرزندان و والدین می دانند و نیز از آزادی بیشتری برخوردارند و انجام اعمال دینی و مذهبی را با شرایط و امکانات و مقتضیات زندگی امروز ناسازگار می دانند و خود را موظف به رعایت مقررات و سنن زمان گذشته نمی دانند.چه زمانی تفاوت و تعارض نسلی به گسست نسلی تبدیل می شود؟واضح است تفاوت سنی به تفاوت در علائق ؛ به سبک زندگی و ارتباطات اجتماعی منجر می شود؛ بنابراین بالا رفتن سواد و استقلال طلبی نسل جدید؛اختلافات سلیقه ای حاد بین دو نسل و جدایی ممتد و غیر عاطفی بودن روابط بین دو نسل شاغل جدید و گذران اوقات فراغت و ابزارهای پیچیده و مدرن جهت کسب درآمد دو نسل منجر به گسست نسلی می شود.آیا با جامعه ای مواجه هستیم که در آن گسست نسلی اتفاق افتاده است؟جامعه ایرانی امروزه دچار انقطاع و گسست نسلی نشده است؛ بلکه شکاف بین نسل ها از فهم نسلی و موقعیت جدید اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر ؛ در جریان باز تولید فرهنگی حکایت دارد آنچه تولید می شوداز طریق نقش آفرینی نسل جدید و مناسبات بین نسلی در متن اجتماعی و فرهنگی ایرانی است.از این منظر نسل جدید بطور مستقیم و غیر مستقیم در تعامل نقد گونه و در بعضی موارد اعتراض گونه با نسل های گذشته به باز تولید فرهنگی و اجتماعی اقدام کرده است. ارزش ها و تغییرات نسلی در ایران در کل گسست را آشکار نمی کند.سه نسل، همزیست مسالمت آمیز دارند و بر اساس ساز و کار فرهنگی و اجتماعی شکل گرفته اند. هر چند هر نسل منافع و هویت خود را دارند و بر مبنای آن دست به عمل می زنند و در نهایت جامعه معاصر امکان غلتیدن در گسست نسلی را ندارد. چه راهکاری برای کم رنگتر کردن تفاوت نسلی پیشنهاد می دهید؟الف:مدیریت منسجم و یکپارچه می تواند راهکاری برای کم رنگ تر کردن تفاوت نسلی باشد. این مدیریت باید به روز و با آخرین داده های علمی و تجربی مجهز باشد. زیرا نسل جدید لااقل در جامعه ایران بنظر می رسد که یک یا دو گام جلوتر از دست اندرکاران امر هستند.ب : برنامه ریزی جامع – در جامعه باید بین نسل ها تعامل و توافق صورت داده شود. یعنی نظام ارزشی حاکم بر مناسبات بین نسلی را مد نظر قرار داد.پ : نوع داوری در باره تفاوت نسلی را تغییر داد و از زاویه شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به آن نگریست.ت :باید منبع و منشاء تمایز نسلی را به وضوح شناخت.ث : باید به هویت هر نسل توجه کافی مبذول داشت ؛ زیرا هر نسل با توجه به درک و فهمی که از اوضاع و موقعیت های پیرامون خود دارد هویت مستقل می یابد.چ : به تغییرات فرهنگی در دنیای معاصر به عنوان یک فرصت نگریست ؛ هر چند ممکن است در درون آن تزاحم هم صورت گیرد؛ به عبارت دیگر یکی از صور حیات اجتماعی،تزاحم است. در حالی که صورت دیگر آن تعامل و توافق است.ج : باید ارتباط کلامی و شباهت های عاطفی و فرهنگی بین نسلی صورت داد.ح : بدون پیش داوری منفی نسل های مختلف را با جهان مدرن که دارای علائق نزدیک به هم هستند،آشنا کرد. ۱۴۰۳/۱۰/۲۹بازدیدها: ۱۲ راهبری نوشتهمن و زندگی سالمندی مهاجران خاموش