تاثیر ارتباط روانی پایدار میان والدین و کودکان در بزرگسالیانسانها در طول زندگی خود نیازمند پیوند عاطفی عمیق با والدینشان هستند، اظهار کرد: زمانی که کودکان اوقات خود را با والدینشان سپری میکنند، احساس آرامش و شادی را تجربه خواهند کرد و میتوانند در کنار آنها از شرایط استرسزا دور شوند.انزانی متخصص روانشناسی به ایسنا گفت : به بیانی دیگر ارتباط روانی پایدار میان والدین و فرزندان کمک میکند تا افراد دوران بزرگسالی را بدون دغدغه، اختلالات رفتاری و شخصیتی و استرس و افسردگی سپری کنند و توانمندی و مهارتهای زندگی را افزایش دهند. همین موارد موجب میشود که در زندگی، روابط ایمنتری را تجربه و محدودیتهای واقعبینانه را مشاهده کنند و کمتر به کمالگرایی دچار شوند. هویت مستقل و آزادی داشته باشند و به راحتی در راستای اهداف خود حرکت کنند.این متخصص روانشناسی کودک و نوجوان تاکید کرد: در صورتی که ارتباط نامناسب میان کودکان و والدین شکل گیرد، خودباوری در بزرگسالی برای آنها کمرنگتر اتفاق میافتد و روابط صمیمانه کمتری را تجربه میکنند. آنها روابط عاشقانه را تجربه نمیکنند و در برقراری هر روابطی ناتوان و دوریگزین خواهند بود. آنها مورد اعتماد نیستند و با اختلالاتی همچون افسردگی، اختلالات شخصیتی و استرس مواجه خواهند شد.انزانی با اشاره به اینکه والدین در برقراری ارتباط مناسب با فرزندانشان باید مراقب باشند تا نیازهای آنان را شناسایی کنند و در راستای رفع نیازهای متناسب با هر مرحله از رشدشان گام بردارند، تاکید کرد: والدین باید توجه کنند که خلق و خوی کودکانشان را بشناسند و بدانند در رابطه با هر مرحله رشدی لازم است رفتارهای حساس کودکان را شناسایی و در هر مرحله با آنها همسو رفتار کنند.وی با تاکید بر اینکه والدین باید پیش از فرزندآوری، قوانین فرزندپروری را بدانند، گفت: کنترل خشم، نحوه رفتار با کودکان، ارتقای مهارتهای رفتاری، برقراری ارتباط و آگاهی نسبت به احساسات مختلف کودکان و پاسخگویی به نیازهای آنان و… از جمله قوانین فرزندپروری محسوب میشود.این متخصص روانشناسی کودک و نوجوان به والدین توصیه کرد که ارتباط خوبی را با کودکان برقرار و بتوانند احساسات آنها را درک کنند. به نیازهای فرزندانشان اهمیت و به ترسها و اهداف آنان گوش دهند. در رابطه با ایده، افکار، باور و احترام به آنها با فرزندانشان به خوبی صحبت کنند. فرزندانشان را در آغوش بگیرند و در کنار آنان از زیباییهای طبیعت لذت ببرند و برای گذراندن اوقات خود با کودکانشان زمان کافی اختصاص دهند.وی با تاکید بر اینکه یکی از مهمترین قسمتهای فرزندپروری مطلوب زمان کافی است، گفت: این درحالیست که مشغله کاری و شبکههای اجتماعی موجب میشود که والدین وقت کافی به فرزندان خود اختصاص ندهند، حال آنکه وقتی فرزندان ارتباط کافی با والدینشان ندارند در نوجوانی قادر به برقراری ارتباط با آنان نیستند.انزانی در خصوص چرایی ترس برخی والدین در برقراری ارتباط با فرزندان نیز گفت که این ترس ریشه در ترسهایی مانند ترس از دست دادن، ترس بیارزش بودن، ترس مورد قضاوت قرار گرفتن و… است. شکست های عاطفینویسنده : زهرا امام (روانشناس) یکی از سهمناک ترین و پر استرس ترین لحظات زندگی هر انسانی مرگ همسر یا مرگ معشوق و طلاق می باشد . طلاق فشار و استرس زیادی به فرد وارد می کند، اعتماد به نفس فرد را از بین می برد، چهره اجتماعی فرد را متزلزل می کند، تمرکز فرد را می گیرد و از همه مهم تر خود پندار فرد را زیر سوال می برد، روابط آن را تیره می کند و فرد را به تنهایی و انزوا می کشد، فرد احساس بی کسی می کند و معنای زندگی خود را از دست می دهد . دلیل اینکه ترک، جدایی و مرگ آنقدر سهمناک می باشد این است که افراد روش ها مقابله با آن را نمی دانند و نمی دانند که چطور بعد از یک طلاق و شکست عاطفی خود را بازیابی کنند . می خواهیم بدانیم چه عاملی باعث می شود تا در یک رابطه عاطفی و جدی دچار شکست شویم . وقتی رابطه اول منجر به شکست شود عوامل تاثیر گذار شکست عاطفی در روابط بعدی چه چیزی می تواند باشد .علت شکست های عاطفی همه ی ما پنج نیازهیجانی داریم که باید در دوران کودکی به حد مطلوب و رضایت بخشی فراهم شود . اگر این پنج نیاز در دوران کودکی فراهم نشود چیزی در ذهن به عنوان تله های زندگی (طرحواره) به وجود می آید علت به وجود این آن چیست ؟تمامی افراد در دوران کودکی آسیب های خورده اند حال این میزان آسیب دیدگی در برخی از افراد بیشتر و در برخی دیگر کمتر رخ می دهد . این آسیب ها می تواند انتقاد های شخصیتی، تحقیر کردن، تهدید و طرد باشد که برای کودکان طلاق بیشتر اتفاق می افتد و حتی مرگ که این آسیب ها باعث می شود تله زندگی (طرحواره) افراد به وجود آید .تله زندگی (طرحواره) مانند: رهاشدگی، وابستگی، محرومیت هیجانی، بی اعتمادی یا بد رفتاری و اطاعت و … می باشد . این تله ها بعدا انتخاب فرد را جهت می دهند، بعدا زمانی است که فرد می خواهد یکی را به عنوان همسر انتخاب کند یا اینکه در یک رابطه عاطفی قرار می گیرد، در این زمان تله های زندگی (طرحواره) به فرد آسیب می زند .به طور مثال: تا به حال شنیده اید که افراد به شما می گویند که این فرد علائم پرخاشگری، بدبینی را داشته بازهم با وجود این علائم شما این فرد را انتخاب کرده اید باید گفت که تله های زندگی (طرحواره) فرد است که فردی با چنین علائمی را انتخاب کرده است .پس از شکست عاطفی چه باید کرد ؟ یکی از سوال های رایج در بین عموم افراد جامعه این است که بعد از شکست عاطفی چه باید کرد ؟ باز آفرینی زندگی بعد از شکست عاطفی به چه صورت است ؟ افراد دنبال راه کار های سریع هستند که در کوتاه مدت تاثیر گذار باشند . مسئله بسیار مهم در مورد رابطه عاطفی که یک مدت وجود داشته و فرد در آن سرمایه گذاری عاطفی داشته است و مدتی با هم دیگر وقت گذارنده و تفریح کرده اند موردی نیست که به راحتی فراموش و درمان شود .آدم ها دچار شکست عاطفیمی شوند؛ گاه خود مقصرند، گاه طرف مقابل، گاه شرایط و اطرافیان و گاه همه این ها هر کدام سهمی در شکستشان دارد .خیلی وقت ها آدم ها عاشق تصوری که از طرف مقابل دارند می شوند نه خود واقعی او؛ یعنی او را آنگونه که دوست دارند می بینند نه آنگونه که هست .پس سعی کنیم تصوری که از طرف مقابل و شرایطش داریم به خود واقعی او نزدیک باشد . اینگونه نقص های او را هم بهتر می بینیم و این باعث کاهش وابستگی ما خواهد شد .سرگرم شدن به فعالیت های سالمی که دوست داریم در التیام عوارض ناشی از شکست عاطفی بسیار موثر است .شکست عاطفی پایان راه نیست، آدم ها با هر کس احساسات خود را نزدیک ببینند با او انس می گیرند . تنها خداست که بی همتاست . هر کدام از ما در این دنیا همتاهای بسیاری داریم . پس می توان به یک زندگی جدید امیدوار بود . زندگی که اشتباهات گذشته در آن کمتر رخ دهد بویژه در انتخاب .عشق هایی که به دنبال برخورد در یک محیط عمومی مثل پارک، محل کار یا حتی شبکه های اجتماعی به وجود می آید غالبا نمی تواند شناخت درستی از اعتقادات، اخلاق و رفتار طرف مقابل به ما بدهد . بسیار اتفاق افتاده که این جور عشق ها آغازی شیرین ولی پایانی تلخ دارد .وابستگی عاطفی چیزی شبیه یک بیماری است که درمان آن بسیار دشوار است، پس خود را بیمار هر رهگذری نباید کرد.همه ما در نهایت روزی از هم جدا خواهیم شد و تنها خداست که برایمان می ماند . کسی که با خدا انس بگیرد حتی از دست دادن شریک عاطفی نمی تواند او را از زندگی مایوس کند .بازدیدها: ۱ راهبری نوشتهکودک موفق، چگونه کودکی است؟ اختلال پردازش حسی یا اختلال یکپارچگی حسی در کودکان و نوجوانان/صبر والدین راهکار گذر فرزند از پرخاشگری نوجوانی
انسانها در طول زندگی خود نیازمند پیوند عاطفی عمیق با والدینشان هستند، اظهار کرد: زمانی که کودکان اوقات خود را با والدینشان سپری میکنند، احساس آرامش و شادی را تجربه خواهند کرد و میتوانند در کنار آنها از شرایط استرسزا دور شوند.انزانی متخصص روانشناسی به ایسنا گفت : به بیانی دیگر ارتباط روانی پایدار میان والدین و فرزندان کمک میکند تا افراد دوران بزرگسالی را بدون دغدغه، اختلالات رفتاری و شخصیتی و استرس و افسردگی سپری کنند و توانمندی و مهارتهای زندگی را افزایش دهند. همین موارد موجب میشود که در زندگی، روابط ایمنتری را تجربه و محدودیتهای واقعبینانه را مشاهده کنند و کمتر به کمالگرایی دچار شوند. هویت مستقل و آزادی داشته باشند و به راحتی در راستای اهداف خود حرکت کنند.این متخصص روانشناسی کودک و نوجوان تاکید کرد: در صورتی که ارتباط نامناسب میان کودکان و والدین شکل گیرد، خودباوری در بزرگسالی برای آنها کمرنگتر اتفاق میافتد و روابط صمیمانه کمتری را تجربه میکنند. آنها روابط عاشقانه را تجربه نمیکنند و در برقراری هر روابطی ناتوان و دوریگزین خواهند بود. آنها مورد اعتماد نیستند و با اختلالاتی همچون افسردگی، اختلالات شخصیتی و استرس مواجه خواهند شد.انزانی با اشاره به اینکه والدین در برقراری ارتباط مناسب با فرزندانشان باید مراقب باشند تا نیازهای آنان را شناسایی کنند و در راستای رفع نیازهای متناسب با هر مرحله از رشدشان گام بردارند، تاکید کرد: والدین باید توجه کنند که خلق و خوی کودکانشان را بشناسند و بدانند در رابطه با هر مرحله رشدی لازم است رفتارهای حساس کودکان را شناسایی و در هر مرحله با آنها همسو رفتار کنند.وی با تاکید بر اینکه والدین باید پیش از فرزندآوری، قوانین فرزندپروری را بدانند، گفت: کنترل خشم، نحوه رفتار با کودکان، ارتقای مهارتهای رفتاری، برقراری ارتباط و آگاهی نسبت به احساسات مختلف کودکان و پاسخگویی به نیازهای آنان و… از جمله قوانین فرزندپروری محسوب میشود.این متخصص روانشناسی کودک و نوجوان به والدین توصیه کرد که ارتباط خوبی را با کودکان برقرار و بتوانند احساسات آنها را درک کنند. به نیازهای فرزندانشان اهمیت و به ترسها و اهداف آنان گوش دهند. در رابطه با ایده، افکار، باور و احترام به آنها با فرزندانشان به خوبی صحبت کنند. فرزندانشان را در آغوش بگیرند و در کنار آنان از زیباییهای طبیعت لذت ببرند و برای گذراندن اوقات خود با کودکانشان زمان کافی اختصاص دهند.وی با تاکید بر اینکه یکی از مهمترین قسمتهای فرزندپروری مطلوب زمان کافی است، گفت: این درحالیست که مشغله کاری و شبکههای اجتماعی موجب میشود که والدین وقت کافی به فرزندان خود اختصاص ندهند، حال آنکه وقتی فرزندان ارتباط کافی با والدینشان ندارند در نوجوانی قادر به برقراری ارتباط با آنان نیستند.انزانی در خصوص چرایی ترس برخی والدین در برقراری ارتباط با فرزندان نیز گفت که این ترس ریشه در ترسهایی مانند ترس از دست دادن، ترس بیارزش بودن، ترس مورد قضاوت قرار گرفتن و… است.